این روزها عبارت اینترنت ملی یا شبکه ملی اطلاعات بر سر زبانّها افتاده است. در تبلیغات وزیر بهاصطلاح خلاق ارتباطات تا مقالههای خبری رسانههای خارجی میتوان رد پای این عبارت پرمناقشه را پیدا کرد.
در قیام آبان ماه امسال، پس از آنکه حکومت به مدت ۵ روز اینترنت جهانی را قطع کرد، ماهیت و اهداف اینترنت ملی برای مردم ایران و جهان روشنتر شد. در تبلیغات حکومتی برای ارائه اینترنت ملی یا همان شبکه ملی اطلاعات، به موفقیت الگوی جداسازی شبکه ملی و اینترنت کره جنوبی اشاره میشود. دولت، هدف از توسعه این پروژه را سرعت بخشیدن به اینترنت، پایین آوردن هزینه برای کاربران و دسترسی سادهتر به سامانههای دولتی و بانکی اعلام میکند. اما واقعیت شبکه به اصطلاح ملی اطلاعات چیست؟ چرا اکثر کشورهای پیشرفته جهان از چنین الگویی پیروی نمیکنند؟
تاریخچه و حقایق اینترنت ملی ایران
در ایران طرح شبکه ملی اطلاعات برای اولین بار در سال ۱۳۸۴ دز زمان دولت احمدی نژاد مطرح شد. در آن زمان هدف از توسعهی این شبکه، کاهش وابستگی به شبکه جهانی اینترنت اعلام شد. به گفته وزارت ارتباطات جمهوری اسلامی، هیئت دولت در سال ۱۳۸۴ مقرر کرد که شبکه ملی طی ۳ سال به بهرهبرداری برسد اما این پروژه تا سال ۱۳۸۹ تنها در سطح یک بحث در هیئت دولت باقی ماند.
پروژه اینترنت ملی برای اولین بار در سال ۸۹ بود که درقانون توسعه قرار گرفت. هرچند به گفته خبرگزاری ایسنا و بر اساس تمام شواهد، هنوز به اتمام نرسیده و قابل بهره برداری نیست.
به گفته مرکز تحقیقاتی دانشگاه هاروارد، حکومت ایران بیش از ۶ میلیارد دلار در راهاندازی اینترنت ملی سرمایهگذاری کرده است. این بزرگترین پروژه ارتباطی در تاریخ ایران است. از مصارف این ۶ میلیارد میتوان به ۱.۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری برای راهاندازی موتورهای جستوجوی داخلی اشاره کرد.
بر طبق طرح تعیین شده اینترنت ملی باید تا پایان سال ۹۴ با طی کردن ۳ فاز به اتمام میرسید.
- فاز اول: جدا کردن اینترنت داخلی از اینترنت جهانی
- فاز دوم: جابهجایی تمام سایتهای ایرانی به سرورهای داخلی (بر طبق طرح این فاز باید تا سال ۹۲ به پایان میرسید)
- فاز سوم: برقراری مدیریت برای اینترنت ملی و دادن توان کنترل تام و تمام به بازیگران داخلی.
برخلاف این مرحلهبندی، این پروژه ضعفهایی جدی دارد. برای نمونه طی پنج روز که حکومت مردم را از اینترنت جهانی من جمله موتور جستوجوی گوگل قطع کرد، هیچ کدام از دو موتور اصلی جستوجوی داخلی با نامّای yooz و parsijoo پاسخگو نبودند و کاربران میبایست آدرس سایتی را که قصد داشتند به آن مراجعه کنند، خودشان تایپ میکردند. این درحالی است که به گفتهی مرکز تحقیقات دانشگاه هاروارد، حکومت ۱.۵ میلیار دلار برای آنها هزینه کرده بود. تا کنون اینترنت ملی ایران خدماتی چون پیامرسانهای بومی مثل آیگپ، سروش و بیسفون و ایمیل داخلی مثل میهنمیل و چاپار و میلفا را نیز ارائه داده است اما تمامی این پلتفرمها از اشکالات فنی پایهای رنج میبرند.
جمهوری اسلامی، هدف اینترنت ملی را کاهش هزینههای اینترنت جهانی، امکان اتصال ایمنتر واحدهای یک سازمان یا شرکت با سرعت بالا، پهنای باند بالا با بهای اندک، امنیت بیشتر برای تراکنشهای بانکی و پایداری ارتباطات داخلی در شرایط اضطراری قطع ارتباط با اینترنت جهانی مطرح عنوان کرده است. اما پس از سرمایهگذاری نجومی و گذشت بیش از ۱۴ سال از آغاز این پروژه، هیچ کدام از این اهداف عملی نشدهاند.
سابقه سرکوب اینترنتی نظام جمهوری اسلامی
بعد از گسترش قیام های اجتماعی در آبان ماه سال ۱۳۹۸، حکومت ایران اینترنت جهانی را ۵ روز قطع کرد تا بتواند از استمرار و گسترش دامنه اعتراضات علیه حکومت جلوگیری کند. چنین اقدامی در نوع خود در جهان حاضر بیسابقه است و کمتر دولتهایی هستند که در این سطح دست به سانسور و سرکوب اینترنتی بزنند. در مقایسه میتوان به اعتراضات عمومی هنگکنگ در سال ۲۰۱۹ اشاره کرد. با اینکه بیش از ۷ماه از اعتراضات هنگ کنگ میگذرد، اما دولت خودمختار هنگکنگ اجازه قطع اینترنت را به خود نداده است. کارنامه جمهوری اسلامی در زمینه سانسور اینترنت بسیار سیاه است، بهطوری که در بررسی هرگونه اقدام این حکومت در رابطه با اینترنت و جریان تبادل اطلاعات، نمی توان آنرا از نظر دور نگاه داشت. به رغم اینکه شبکه اینترنت ملی هنوز بطور تمام راهاندازی نشده، در حال حاضر اغلب شبکههای اجتماعی بین المللی چون فیسبوک، توئيتر و یوتیوب برای کاربران ایرانی فیلتر شده است و از دسترسی کاربران ایرانی به این شبکهها جلوگیری میشود. در سال ۱۳۹۶ که اعتراضاتی همانند اعتراضات سال ۱۳۹۸ رخ داد، پیام رسان تلگرام نیز به فهرست ممنوعههای اینترنت ایران اضافه شد. دستگیری و زندانی کردن کاربران شبکههای اجتماعی که مطالبی مخالف با سیاستهای حکومت انتشار میدهند نیز از ضمیمههای کارنامه سیاه سانسور و سرکوب اینترنتی در ایران است.
آنچه که در مورد اینترنت ملی ایران به شما نمیگویند
شیطان همیشه در جزئيات نهفته است. براساس مستندات وزارت ارتباطات جمهوری اسلامی، بعد از فاز سوم و راهاندازی نهایی شبکه اینترنت ملی، کاربران خارج از ایران، اجازه دسترسی به سایتها و سامانههای موجود در اینترنت ملی ایران را نخواهند داشت. این موضوع هدف نهایی این ساز و کار چند میلیارد دلاری را بیشتر روشن میکند. به این ترتیب در ورای همه تبلیغاتی که نظام از راه اندازی اینترنت ملی و فواید آن برای مشترکان ایرانی میکند، روشن میشود که هدف از آن، سانسور و سرکوب تبادل اطلاعات، موازی با سرکوب سیاسی و اجتماعی مردم است. پس مقایسه شبکه اینترنت ملی ایران با الگوی اینترنت پرسرعت کره جنوبی دروغی بیش نیست و این سامانه بیشتر به الگوی دیواره آتش بدنام چین یا الگوی اینترنت سانسور شده روسیه شباهت دارد.